رابطه با برادرشوهرم!

[zbahane]

نگران نباش...
انسان موجودي فراموش كاره...
با تغيير رفتار و عادت گذشته كم كم اون خاطرات كمرنگ ميشن ...
شما با بردن كلام توبه چهره جديدي از خودت نشون دادي...
همين باعث نه تنها خراب نشدن شخصيتت بلكه بالاتر رفتن جايگاهت در برابر برادر شوهرت و خداوند ميشه ...
اين افكار منفي رو از خودت دور كن و به اين فكر كن كه با نزديك شدن به خدا و نشون دادن اين عمل به برادر شوهرت چه اثر مثبتي تو نظر ايشون و همسرت و خانواده و حتي خودت ميگذاري....
اما در مورد همسرت...
همه انسانها به يك شكل و يك شخصيت آفريده نشدن...
همه متفاوتند و ما هييييچ وقت نميتونيم يك نفر رو با همه خصوصيات مثبتي كه تو ذهن خودمونه پيدا كنيم چون هيييچ كس كامل نيست...
اما ميتونيم تو ادماي اطرافمون فقط اون چيزهايي كه باعث خوب جلوه دادنشون ميشه رو ببينيم و بديها و كاستي هاي اونها رو به روي خودمون نياريمو اونهارو به خاطر همون خصوصيات مثبت هرچند ناچيزشون دوست داشته باشيم...
اگه همسرتون كلام محبت اميز بلد نيست بهش ياد بدين ...
اگه اين مدل دوست داشتن رو قبول نداره شما رنگ اون بشين و دوست داشتن عملي اونو ببينيد كه اينو با كارو تلاش و اهميت دادن بهتون نشون ميده...
اما حتما تو يه شرايط روحي و موقعيت مناسب در مورد اين مسئله(ابراز محبت هاي كلامي)با همسرت صحبت كن و از نياز خودت براي شنيدن اين الفاظ ،منطقي و با ارامش آگاهش كن...

[golden]

سلام
یه سوالی داشتم؟! چرا تو این 6 صفحه کسی اشاره ای به این موضوع نکرد که شاید مسبب اصلی این رابطه به ظاهر کثیف خود شوهر همین خانم باشه؟!
میدونین و همه خانم ها هم این حس رو دارن که وقتی مردشون بهشون توجه نکنه و باعث عشق و آرامششون نباشه زن ناخودآگاه سمت کس دیگه میره..تا مرد خیانت نکنه زن خیانت نمیکنه...این یه اصله..
و این خانم هم به سمت برادرشوهرش یعنی شبیه ترین فرد به شوهرش رفته...
پیشنهادی که من واسه این خانم دارم اینه که بشینه با خودش حلاجی کنه شوهرش چه جوری باهاش رفتار کرده؟؟؟دلایل رو پیدا کنه و وقتی فهمید این دلایل رو با یه آدم عاقل و خارج از گود مطرح کنه و مطمعناً زوایایی از این رابطه و خودش و شوهرش دستگیرش میشه که خیلی بهش کمک میکنه تا این احساس دشمنی با خودش تو وجودش از بین بره و متعاقبا احساس نیاز عشقی که به برادرشوهرش پیدا کرده!!!

[روانی]

سلام
یه سوالی داشتم؟! چرا تو این 6 صفحه کسی اشاره ای به این موضوع نکرد که شاید مسبب اصلی این رابطه به ظاهر کثیف خود شوهر همین خانم باشه؟!
میدونین و همه خانم ها هم این حس رو دارن که وقتی مردشون بهشون توجه نکنه و باعث عشق و آرامششون نباشه زن ناخودآگاه سمت کس دیگه میره..تا مرد خیانت نکنه زن خیانت نمیکنه...این یه اصله..
و این خانم هم به سمت برادرشوهرش یعنی شبیه ترین فرد به شوهرش رفته...
پیشنهادی که من واسه این خانم دارم اینه که بشینه با خودش حلاجی کنه شوهرش چه جوری باهاش رفتار کرده؟؟؟دلایل رو پیدا کنه و وقتی فهمید این دلایل رو با یه آدم عاقل و خارج از گود مطرح کنه و مطمعناً زوایایی از این رابطه و خودش و شوهرش دستگیرش میشه که خیلی بهش کمک میکنه تا این احساس دشمنی با خودش تو وجودش از بین بره و متعاقبا احساس نیاز عشقی که به برادرشوهرش پیدا کرده!!!

با اجازه .......... لطفا همه ی خانما رو مث هم در نظر نگیر ، هر کسی اخلاق مخصوص به خودشو داره و خانمای زیادی هستن باوجود خیانت همسرشون باز هم به زندگیشون پایبندن،

[golden]

با اجازه .......... لطفا همه ی خانما رو مث هم در نظر نگیر ، هر کسی اخلاق مخصوص به خودشو داره و خانمای زیادی هستن باوجود خیانت همسرشون باز هم به زندگیشون پایبندن،

باور کن این نظر من نیست...اغلب روانشناسان این نظر رو دارن...

[memar_hamed]

من اینو قبول می تونم کنم که یکی به کسی علاقه مند بشه ... اما نکته مهم اینه اگه من از همسرم راضی نیستم یا دوستش ندارم خب رو راست و درست برم تکلیفم رو روشن کنم ... یا اینکه تلاش کنم برطرف بشه نشد قرار نیست بهش خیانت کنم ... مشکل ما این هست که هم خر و میخوایم و هم خرما رو ... خب طلاق بگیر با هر کی دوست داری زندگی کن .. اگر نه حق نداری به زندگی و ارزشش خیانت کنی ... یبار تصمیم بگیر اگه قراره با کسی زندگی کنی با همه چیزش باید زندگی کنی .. نه اینکه مثلا با تیپ و قیافش زندگی کنی اونوقت محبت رو بری از یکی دیگه بخوای و پول رو با کسی دیگه ... بنظر من خودت بشین یکبار دیگه مروز کن رابطه و اخلاقیاتت رو با شوهرت اونوقت اگه به نتیجه نرسیدی حتما ازش جدا شو ... در ضمن اگه دیدی که مشکل بزرگی نداره سعی کن دور بشی از اون فضا دوری خیلی کمک کنندست خیلی

[رز صورتی]

خانومی همیشه وقتی فکرت عذابت میده به خدا توکل کن وقتی اون می بخشه و نادیده می گیره خوشحال باش و به توبه ات پایبند موفق باشی برات دعا می کنم

[korosh]

لطفا تو رو خدا زود تمومش کن
من خیلی ها را دیدم اینجوری که همشون نابود شدن
اگر لو بروید همه تون نابود میشین لطفا سریع تمومش کنیید

[ســتــیلا]

سلام ببخشیدا این سوال رو میپرسم ولی شما با برادرشوهرتون رابطتون در چه حدی بوده؟؟؟ رابطه جنسی هم داشتین؟
همسرتون غیرتی نیست؟از اون خانواده های اپن هستین که کلا خانم بغل برادرشوهر میره و دست میده و اینا؟
واقعا متاسف میشم شوهرای مثل شوهر شما انقدر ارضاتون نمیکنه تا به فکر مرد دیگه ای اونم کسی که جای برادرتونه بیفتین... من میدونم واسه یه زن ایرانی با حجب و حیا که عاشق شوهر و زندگیشه فقط بریدن از زندگیش باعث خیانت میشه... بچه ها به جای سرزنش این خانم باید سعی کنیم این خانم رو راهنمایی کنیم که بیشتر عاشق همسرش بشه و زندگیشو تغییر بده.تا از این خیانت دست بکشه...

[الینا]

برات دعا میکنم
موفق باشی عزیزم.بهترین کار ممکن کردی, میدونم سخته ولی ارزش والایی داره.



************************************************** **********

خدا پشت و پناهت باشه


************************************************



************************************************** *********

بیشتر نماز بخون و دعا بخون. صداش بزنی کمکت میکنه مطمئنم.


************************************************** ****
انشاا.... بقیه عمرت در کنار شوهرت خوشبخت و کامروا باشین.

[روح اله]

سلام
کارتون از ابتدا غلط بوده و فقط شما مقصرید، چون خیلی هم تلاش کرده ای که بچه معصوم رو فریب بدی، باید فراموشش کنی که برادرشوهر هیچوقت بخاطر خیانت به برادرش شما رو نخواهد پذیرفت.
پدرشوهر خوبی داری که بهتون خونه داده، چون توی یک ساختمون زندگی میکنین، ترک عشق سخته اما میشه ترک کرد. 6 ماهی طول میکشه

[مـــهربـــون]

سلام.مرسی ک هنوزم ب فکرم هستین و با حرفاتون بهم دلگرمی میدین.خداروشکر خیلی حالم خوبه نسبت ب اون روزای اول...کمتر بهش فکر میکنم... امروز تنها بودم میخواست بیاد پیشم درو براش باز نکردم...کم کم دارم بی تفاوت میشم .همسرم قول داده تا یک سال آینده خونه بخره و از اینجا بریم..مطمئنم تا اینجا از دعاهای شما دوستای خوبم تونستم موفق باشم..بازم برام دعا کنید زودتر جور بشه و خونه دار شیم.دعا کنید دوباره برنگردم سمتش.

[مـــهربـــون]

یه چیز دیگه ای ک آذارم میده اینه ک میخوام بچه دار شم ولی همش فکر میکنم هنوز از گناه بزرگم پاک نشدم....جسمم ب گناه آلوده شده...توبه کردم ولی خودم نمیتونم خودمو قبول کنم..مثل کسایی ک وسواس دارن ب خودم شک دارم

[TABASSOM1]

سلام عزیزدلم خیلی از تصمیم درستی که گرفتی خوشحالم.اما ازین حرفت دلخورم که میگی دعا کنید دیگه نرم سمتش!

دخترجون مگه اختیارت دست خودت نیست که همچین حرفی میزنی؟ تازه به اراده ی قوی ایی که سرلوحه ی زندگیت کردی امیدوارشده بودم .نذارشیطون وسوست کنه جونم به خداتوکل کن خداروشکر خودش راه درست روبهت نشون داده خودشم تا تهش همراهته شک نکن... تومیتونی عزیزم انشالا موفق باشی منتظر خبرای خوبتم

[الینا]

دختر برو خدا رو شکر کن به دیگه بهش رو نمیدی نمیاد تهدیدت کنه که به همه بگه, من دیروز یه مسئله ای از همسایمون شنیدم که تقریبا تو همین مایه های داستان شما بود با این تفاوت که برادرشوهرش تهدیدش میکنه که اگه نیای طرفم به همه میگم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از من راهنمایی خواست من گفتم بخدا اصلا عقلم جایی قد نمیده چیزی بهت بگم, اصلا داستانشو شندیم یهو شوکه شدم اصلا فکر نمیکردم همچین آدمی باشه!!
من نمیدونستم راه درستش چیه فقط بهش گفتم تروخدا محکم باش دوباره شروع نکنی اینجوری هی بدتر غرق میشی. حالا این خانومه یه بچه 5 ساله داره, باورتون نمیشه دیروز کلا تو شوک بودم همش به فکر این بودم این دیگه چه مصیبتیه.

[zbahane]

یه چیز دیگه ای ک آذارم میده اینه ک میخوام بچه دار شم ولی همش فکر میکنم هنوز از گناه بزرگم پاک نشدم....جسمم ب گناه آلوده شده...توبه کردم ولی خودم نمیتونم خودمو قبول کنم..مثل کسایی ک وسواس دارن ب خودم شک دارم

اظهار پشیمانی در پیشگاه الهی دستور خاصی ندارد. مهم عزم بر ترک گناه و ندامت و پشیمانی درونی است .
زنا از گناهان کبیره و بزرگ است که در تمام ادیان الهی حرام اعلام شده و بر انجام آن عذاب الهی وعده داده شده است. زناکار به عنوان شخص تجاوز گر از حریم الهی معرفی شده است.
اما گناه هر چه بزرگ باشد ، باز به جهت بزرگی و عظمت رحمت و بخشش الهی ، بخشیده خواهد شد. البته اگر توبه واقعی نماید و از صمیم قلب پشیمان بوده و قصد انجام دوباره آن را نداشته باشد ، به خصوص اگر کسی به غفلت یا در اثر فریب به این عمل زشت مبتلا شده باشد .

در قرآن کریم، پروردگار 91 بار به عنوان غفور (بسیار آمرزنده) و 5 بار به عنوان غفار (بسیار بخشنده) یاد شده ، بیش از 80 بار از توبه و بازگشت به سوی خدا و قبولی توبه، سخن به میان آمده است. همه این‌ها حکایت از دامنه گسترده رحمت و مغفرت حق تعالی و قبولی توبه توبه کنندگان دارد. در آیه سوره نساء می‌فرماید: «هر کسی کار بدی انجام داده یا به خود ستم روا داشته» (اگر) از خداوند طلب آمرزش کند، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت».
یأس و نا امیدی از لطف و رحمت بی پایان و بی کرانه حق تعالی چرا؟این سخن خدا است که به پیامبر فرمود: « از قول من به مردم بگو: ای بندگان من! ای کسانی که (با بدی‌ها و گناهان) بر خود ستم روا داشتید، از رحمت خداوند ناامید نشوید (و بدانید که در صورت توبه کردن) خدا همه گناهان را می‌آمرزد، چه این که او بسیار آمرزنده و مهربان است».(1)
این آیه امید بخش‌ترین‌، آیات قرآن مجید برای گناهکاران‌ است . در این آیه خداوند با نهایت لطف و محبت ،آغوش رحمت خود را به روی همه باز کرده‌; بنابراین با توبه ،خدا از انسان راضی و فرد در پیشگاه وی عزیز و محبوب می‌گردد.
آنان که از روی عناد و لجاجت، عصیان با پروردگار هستی نکرده‌اند، یا بر آن موضع نیستند، بلکه گناه آنان از روی جهل و سهو و پیروی هوای نفس و غلبه نفس اماره و مقتضیات جوانی آنان بوده و سپس توبه حقیقی کرده‌اند، چرا مأیوس شوند؟ یأس از رحمت الهی، از گناهان کبیره و در ردیف کفر قرار دارد! توبه کننده، محبوب خداست. قرآن کریم فرموده: «"ان الله یحب التّوابین؛(2) خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».

توبه که به معنی پشیمانی واقعی از معصیت است ، موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگی پاک و تیرگی را مبدّل به روشنایی می سازد. گناه هر چه باشد ، قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهی پذیرفته می شود ،به شرط آن که توبه حقیقی باشد ؛یعنی انسان از عمق دل توبه کرده باشد. مکتب تربیتی اسلام تمام آلودگان به گناه را دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته، از در توبه (که راه رحمت الهی است) وارد شوند و سعادت خود را باز یابند.

اسلام درهای توبه و استغفار و کفارات را به روی گناهکاران گشوده است. وقتی با خدا خلوت کردی و به دعا و مناجات مشغول شدی، گناهان و معصیت‏های گذشته خود را به یاد آور . به زبان اعتراف و اقرار کن . از خدا عفو و مغفرت طلب نما.
قرآن مجید با بیان لطیف خود گناهکاران را به سوی خدا دعوت می‌کند . به آن ها قول می‌دهد که می‌توانند خود را از زندگی گذشته به کلی جدا کنند و زندگی نو را آغاز نمایند.(5)
این آیه نوید می‌دهد راه به روی همه باز است. جنایتکار معروف تاریخ اسلام و قاتل حمزه سیدالشهدا هنگامی که می‌خواست مسلمان شود، می‌ترسید که توبه‌اش پذیرفته نشود؛ زیرا گناه او بسیار سنگین بود. جمعی از مفسران می‌گویند: دستور توبه، درهای رحمت الهی را به روی گشود.(6) بر این اساس در اسلام یأس از رحمت الهی مردود اعلام شده و آن را از گناهان بزرگ شمرده‌اند.
قرآن مجید می‌فرماید: «ناامید از رحمت الهی نمی‌شود مگر کسی که کافر است».(7) گناهکار هر قدر آلوده باشد، نباید خود را از فیض رحمت الهی ناامید بداند. لقمان به فرزندش می‌گوید: «به خدا چنان امیدوار باش که اگر گناه جن و انس را بیاوری، به تو رحم کند».(8)
بر اساس روایات، توبه آثار گناهان را محو می‌کند . در این صورت دغدغه‌ای برای گناهکار باقی نمی‌ماند. امام باقر(ع)می فرماید: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له؛(9) کسی که از گناه توبه کند، مانند کسی است که گناه نکرده باشد».
در صورت تحقق توبه از انسان شکی نیست که خداوند آن را می‌پذیرد. این بشارت را خداوند در قرآن داده است: «هو الّذی یقبل التوبة عن عباده و یعفو عن السیئات؛(10) خدا است که توبه بندگانش را می‌پذیرد و گناهان آنان را عفو می‌نماید».
مناسب است کسی که می‏خواهد توبه کند دعاهای توبه‏ای را که از ائمه معصومین وارد شده‏ است، به ویژه دعاهای صحیفه سجادیه، مخصوصاً دعای 31 و یا مناجات خمسْ عشر، به‏ خصوص مناجات تائبین را بخواند.
پی‌نوشت‌ها:
1. زمر (39) آیه 53.
2. بقره (2) آیه 222.
5. زمر (39) آیه 53
6. اقتباس از تفسیر نمونه، ج 19، ص 502
7. یوسف (12) آیه 87.
8. اصول کافی، ج 3، ص 109.
9. همان، ج 4، ص 168.
10. شورى (42) آیه 25.

گل من با اين تفاسير و با توجه به بيان خداوند بايد بگم شما با توبه اي كه كردين و اراده اي كه براي ادامه اين توبه دارين از ديد شرعي و الهي پااااك هستي و ميتوني گرمي اين آغوش پاكت رو به فرزندت هديه كني....
تبرييييك...
شااااد باشيييد...

[مـــهربـــون]

من واقعا توبه کردم،و با خدا عهد بستم که دیگه حتی یه تار موی منو نبینه.
یه بار من تهدیدش کردم که اگه بیاد سمتم همه ی اسمساشو به دوس دخترش که قصد ازدواج باهاشو داره نشون میدم،اونم کم نیاورد و گفت خودت ضرر میکنی چون زندگیت از هم میپاشه،واقعا از این حرفش شوکه شدم،چون فکر نمیکردم همچین آدمی باشه

[مـــهربـــون]

این که گفتم دعا کنید دیگه نرم سمتش واسه اینه که اون یه اخلاقی داره که آدمو گول میزنه،بارها شده گفته دیگه نمیخوام گناه کنیم فقط رابطه مونو قطع نکنیم بعد منم گول خوردم دیگه

[مـــهربـــون]

وای الان کلید رو در بود اومد تو خونه،الکی گفت یه چیزی میخوام بهش دادم رفت،دست و پام داره میلرزه،خدایا

[محمدزاده]

این که گفتم دعا کنید دیگه نرم سمتش واسه اینه که اون یه اخلاقی داره که آدمو گول میزنه،بارها شده گفته دیگه نمیخوام گناه کنیم فقط رابطه مونو قطع نکنیم بعد منم گول خوردم دیگه

شما عزمتو جزم كردي افرين گلم فقط اراده ميخاست توبه هم كه ميگي كردي (توبه واقعي)پس فكر ميكنم خدا بخشيدتت پس خودتو سرزنش نكن شما با توبه پاك شدي پس حيف نكن و دوباره سمتش نرو تا واقعا توبت حقيقي باشه به نظرت ميتونه دستتو واسه شوهرت رو كنه؟چيزي دستش هست كه شوهرت باور كنه حرفاشو؟

[TABASSOM1]

عزیزم نذارمتوجه شه که ازش میترسی خودتو پیشش قوی جلوه بده وکوبنده باهاش برخورد کن،تازمینه ی تهدیدوسواستفاده واسش مهیا نکنی

[الینا]

وای الان کلید رو در بود اومد تو خونه،الکی گفت یه چیزی میخوام بهش دادم رفت،دست و پام داره میلرزه،خدایا

عزیزم یه انسان ضعیف ترس نداره که آدم فقط باید از خدا بترسه.مهربون خانم هر وقت ترسیدی یه آمار بده خودم دخلشو بیارم ناسلامتی نفر اول کاراته استانما!
شما عکسو آدرس بده .... تحویل بگیر.
شاد باش عزیزم فضای زندگیتو عوض کن خداروشکر راه زندگیتو پیدا کردی دیگه به شوهرت بگو تو خونه تنها میمونم میترسم و از این حرفا که زودتر بیاد خونه. خودتم زیاد تو خونه نمون. یه جور برنامه ریزی کن وقتت پر بشه از صبح تا وقتی که شوهرت نیست بیرون باشی. برو سر کلاسای مختلف که خونه تنها نمونی حواستم باشه برادرشوهرت هیچ بویی نبره که کجا میری و کجا میای.
موفق باشی همه بچه ها منتظرن موفقیتتو ببینن.

[barf]

سلام
یه سوالی داشتم؟! چرا تو این 6 صفحه کسی اشاره ای به این موضوع نکرد که شاید مسبب اصلی این رابطه به ظاهر کثیف خود شوهر همین خانم باشه؟!
میدونین و همه خانم ها هم این حس رو دارن که وقتی مردشون بهشون توجه نکنه و باعث عشق و آرامششون نباشه زن ناخودآگاه سمت کس دیگه میره..تا مرد خیانت نکنه زن خیانت نمیکنه...این یه اصله..
و این خانم هم به سمت برادرشوهرش یعنی شبیه ترین فرد به شوهرش رفته...
پیشنهادی که من واسه این خانم دارم اینه که بشینه با خودش حلاجی کنه شوهرش چه جوری باهاش رفتار کرده؟؟؟دلایل رو پیدا کنه و وقتی فهمید این دلایل رو با یه آدم عاقل و خارج از گود مطرح کنه و مطمعناً زوایایی از این رابطه و خودش و شوهرش دستگیرش میشه که خیلی بهش کمک میکنه تا این احساس دشمنی با خودش تو وجودش از بین بره و متعاقبا احساس نیاز عشقی که به برادرشوهرش پیدا کرده!!!

سلام اگه خوب خونده باشین من تو جواب این پست نوشتم که مقصر فقط این خانم نیست عزیز

[barf]

یه چیز دیگه ای ک آذارم میده اینه ک میخوام بچه دار شم ولی همش فکر میکنم هنوز از گناه بزرگم پاک نشدم....جسمم ب گناه آلوده شده...توبه کردم ولی خودم نمیتونم خودمو قبول کنم..مثل کسایی ک وسواس دارن ب خودم شک دارم

مهربان خانم گل خیلی خوشحال شدم و از ته دلم بهت تبریک میگم به نظر من اگه بچه دار بشین بیشتر پایبند خود و خونواده و بچه تون میشین و میشین یه مامان خانم خوب و مهربون که هیچ وقت نمی ذاره هیچ کس و هیچ چیزی خونواده شو نابود کنه . یا حق

[TABASSOM1]

عزیزم کجایی نگرانتم بیا دیگه؟چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟

[دی ها]

به خدا توکل کن و سعی کن به همسرت عشق بورزی واز از محیطهایی که با برادر شوهرت برخوردی داری دوری کن. و گرنه عاقبت این کار جز پشیمانی و شرمندگی از خدا و همسر نیست و عواقب خطر ناکی دارد.
به محبتهایی که همسرت در حق شما کرده بیشتر توجه کن و با هدیه و کلام عاشقانه از او تشکر کن تا محبت بیشتری ببینی

[منتظر]

سلام عزیزم
همه سرزنشت کردن اما من این کار رو نمی کنم چون یه روزگاری خودم عاشق بودم البته عشق من عشق پاکی بود وبه سرانجام وازدواج رسید اما تو اون روزگار اگر کسی می گفت اشتباه می کنی نمی فهمیدم اما مهربون جون شما عشقت پاک نیست به نظرم خدا رو فراموش کردی ما ایرانی ها آقا امام رضا(ع) رو داریم که اگر واقعا بدونیم کیه همه مشکلاتمون حل می شه بهش توسل کن مطمئنم جوابت رو می ده شاید روت نشه باهاش حرف بزنی اما باهاش حرف بزن بهش قول بده که این رابطه رو تمام کنی بهش بگو خودش آرامش بهت بده و ازش بخواه که شیطان را از قلبت بیرون کنه مطئمن باش کمکت می کنه خودم نتیجه توسل به آقا رو دیدم که می گم توسل کن بعدش چنان آرامش عجیبی می گیری که حد نداره یه لحظه فکر کن اگه آقا امام زمان (عج) ظهور کنه چطور روت می شه بری برای دیدنش ومطمئن باش ایشون از احوالات ما باخبره و مطمئنا از این حال شما ناراحته و برای دختر گلش گریه هم می کنه دلت می یاد یه همچین پدر نازنینی رو از خودت برنجونی

[best girl]

سلام من به تازگي وارد انجمن شدم و يه جورايي به قول معروف تازه واردم
دوست من بذارش كنار ف هم خودتو تباه ميكني هم شوهرتو،يك لحظه خودتو جاي اون تصور كن ببين چه حال ميشي،ما زنها هميشه انتظار بخشش داريم ولي خودمون زورمون مياد اشتباه كوچك همسرمون رو ببخشيم.خواهش ميكنم

[Helish]

چی شد بالاخره ولش کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا بازم دعوات کنیم!!

[مـــهربـــون]

سلام دوستای گلم،خیلی ذوق میکنم وقتی میبینم اینجا رو دارم که همه هوامو دارن.خداروشکر همه چی خوبه،گاهی وقتا یاد گذشته میفتم و روانم بهم میریزه ولی طاقت میارم،اتفاقا من روز تولد آقا امام رضا ب ایشون توسل کردم و مطمئنم تا اینجا کمکم کرده ک پاک موندم،

[ســتــیلا]

آفرین مهربون جون.... فقط از همسرت بخواه که زودی خونه بخرید و از آثار گناه و از اون فرد هم دور بشی... ارزوی بهترین ها رو واست دارم...ارادت رو می ستایم...

[saharjan]

وای خداااااااای من
عزیزم توبه کن فکر کن شوهرت جای تو بود خودن چه میکردی
بنظر من برادر شوهرت چون تو زن هستی و رابطه راحت میشه برطرف کرد یا چون برا مساعل خودش هست داره ای کار میکنه
مرد هیچ چیز روش زشت نیست هر غلطی کنه بازم
گردنش بلنده اما تو چی توبه کن

[منتظر]

سلام دوستای گلم،خیلی ذوق میکنم وقتی میبینم اینجا رو دارم که همه هوامو دارن.خداروشکر همه چی خوبه،گاهی وقتا یاد گذشته میفتم و روانم بهم میریزه ولی طاقت میارم،اتفاقا من روز تولد آقا امام رضا ب ایشون توسل کردم و مطمئنم تا اینجا کمکم کرده ک پاک موندم،

سلام عزیزم خیلیییییییییییییییییییییی یییییییییی خوشحالم کردی

[TABASSOM1]

سلام عزیزم کجابودی؟چرا اینقدر دیر بماسرمیزنی جونم.این رسمش نیست. اماالان بینهایت خوشحالم. خدارو شکر میکنم که حلش کردی.واست آرزوی خوشبختی میکنم مواظب خودتو زندگیت باش مهربونم. به خدا میسپرمت...

[دختر بارانی]

توبه کن واز خدا کمک بخواه برادر شوهرت تورو فقط بختطر نیازهاش میخواد شک ندارم ک شاید از شما بدشم بیاد بخاطر این رابطه داره از شما سو استفاده میکنه هر چه زودتر تمومش کن

[amir69]

حالت خوب نیس بخدا
دختر خوب خب اگه همسرتو دوس نداری چرا ازش جدا نمیشی و بهش خیانت میکنی اونم به بدترین شکل ممکن
اگرم دوسش داری چرا به یکی دیگه علاقمند شدی؟؟؟؟
واقعا متاسفم
دنیا آخریه

[دختر مرداد]

اون که با برادر خودش اینکارو کرده وای به حال شما.به این فکر کن که اگه شوهرت بفهمه وایییی چی میشه؟ میمیره دختر جون نابود میشه.زندگی توام نابود میشه اوف سرم درد گرفت از برادر همسرت فاصله نه (متنفر شوووو متنفر).

[ابوغفار]

به گزارش باشگاه خبرنگاران ، خاطره يکي از افسران پليس آگاهي که در شهرستان شهرکرد خدمت مي‌کند،‌ گزارش امشب را رقم زد، اين ستوان که بيش از 12 سال در پليس آگاهي خدمت مي‌کند،‌ ياد آور داستاني واقعي شد که در آن برادري قرباني خيانت همسر و هوسراني برادر کوچکترش شده بود.

خاطره کارآگاه پليس آگاهي شهرکرد، برمي‌گردد،‌ به نيمه دوم سال 90 در يک شب سرد زمستاني که خانواده‌اي با اضطراب و دلهره به پليس‌ آگاهي مراجعه کردند و خبر از مفقود شدن يکي از اعضاي خانواده‌‌شان به نام مرتضي را دادند.

2 بردار مرد فقداني در اظهاراتشان به کارآگاهان گفتند: مرتضي متاهل است و يک فرزند دارد، ‌به خاطر همين موضوع هيچ وقت سابقه نداشت که دير به خانه بيايد ولي امروز از صبح که به محل کارش در بيمارستان رفته ديگر به خانه بازنگشته است.

پليس در بررسي اوليه متوجه شد که جريان فقداني درست است و مرتضي ناپديد شده و سپس در گام بعدي شروع به جمع آوري اطلاعات براي علت ناپديد شدن مرتضي کرد که با فرضيه‌هاي مختلفي برخورد کردند و مهم ترين آن حضور مرتضي در يکي از شرکت‌هاي هرمي در تهران بود، چراکه قبلا نيز سابقه حضور در اينگونه فعاليت ها را داشت که ماموران پس اعزام به تهران اين فرضيه را رد کردند.

در بين تحقيقات پليس،‌ ماموران دريافتند که مرتضي با همسرش در عين حال که وضعيت مالي خوبي داشتند، رابطه صيميمي نداشتند و زندگي‌شان بسيار سرد و خشک سپري مي‌شد،‌ لذا تحقيقات را از همسر مرتضي به نام سارا که تنها 20 سال بيشتر نداشت، شروع کردند.

سارا در صحبت‌هاي اوليه با گريه و زاري قصد داشت ماموران را فريب دهد ولي هر چه او بيشتر سعي مي‌کرد، ظن ماموران به سارا بيشتر مي‌شد، از طرفي ماموران با استفاده از اطلاعات مخبرين متوجه شدند برادر کوچکتر مرتضي به نام هاشم چندين مرتبه پس از مفقود شدن مرتضي به صورت مخفيانه وارد خانه برادرش شده است.

اين مدارک پليس در کشف و بر ملا کردن راز پرونده بسيار به ماموران کمک کرد و در ذهن کارآگاهان فرضيه يک جنايت هولناک نقش بست و سپس با مجوز قضايي دو مظنون پرونده(همسر و برادر مرتضي) بازداشت و به پليس آگاهي منتقل شدند و تحت بازجويي قرار گرفتند.

هاشم در ابتداي بازجويي شروع کرد به تهديد کردن ماموران که از آنان شکايت مي‌کند و مي‌گفت: من برادرم را خيلي دوست داشتم چگونه مي‌توانم او را به قتل برسانم، اما دروغ‌هاي برادر کوچکتر کاري از پيش نبرد و سرانجام مجبور به اعتراف شد و راز جنايتي را فاش کرد.

قاتل در جزئيات اين جنايت گفت: من و زن مرتضي از مدت‌ها پيش يعني پس از به دنيا آمدن فرزند مرتضي با يکديگر رابطه جنسي داشتيم و اين رابطه هر روز بيشتر مي‌شد و ما بيشتر در باتلاق فرو مي‌رفتيم، حتي يکي از برادرانم نيز به اين موضوع شک کرده بود، هر وقت چشمم به مرتضي مي‌افتاد، شرمنده مي‌شدم، اوايل رابطه‌ام با سارا، خواستم چندين بار خودکشي کنم ولي جراتش را پيدا نکردم و بازهم به اين رابطه ادامه دادم، نبود طولاني برادرم و جوان بودن سارا ما را به ايجاد عمل بي‌شرمانه بيشتر از پيش وسوسه مي‌کرد.

قاتل بي‌رحم افزود: اين ماجرا ادامه داشت تا اينکه زندگي مرتضي با سارا هر روز خشک تر و سرد تر شد و ديگر هيچگونه محبتي بين آنان حکفرمايي نمي‌کرد، آنجا بود که سارا به من پيشنهاد داد تا با کشتن مرتضي زندگي جديدي را با يکديگر آغاز کنيم، ابتدا مخالف اين کار بودم ولي بعد به رسوايي رابطه‌مان فکر کردم و پذيرفتم.

هاشم درباره چگونگي کشتن برادرش گفت: مقداري داروي بيهوش کننده، خريدم و به سارا دادم ، او هم شب حادثه او را در ليوان چاي مرتضي ريخت و پس از بيهوش شدن مرتضي با من تماس گرفت و من بالاي سر برادرم آمدم و در حالي که چشمانش مي‌ديد و آرام مي‌گفت: برادر حالم خوب نيست، ‌کمکم کن، او را با ضربات پتک که از قبل آماده کرده بودم،‌ از پاي در آوردم، اما هنوز مرتضي نفس مي‌کشيد، به خاطر همين مجبور شدم، چندين آمپول جوهر نمک و هوا به او تزريق کنم که اين باعث شد مرتضي مرگ دردناکي را تجربه کند،‌ مرتضي در حين دست و پا زدن بود که با دستمال جلوي دهان و بيني‌اش را بستم و سعي کردم زندگي اور را زودتر پايان دهم که سرانجام پس از 20 دقيقه مرتضي فوت کرد.

برادر بي‌رحم يادآور شد: پس از کشتن مرتضي، جسد او را با خودروي برادرم که قرض گرفته بودم به كوه‌هاي حوالي روستاي آقبلاغ بردم و در گودالي كه روز قبل به ارتفاع حدود يك متر حفر كرده بودم؛ دفن کردم؛ و سپس به خانه برادرم برگشتم و با كمك همسرش كليه آثار و مدارك موجود از جمله رد خون‌ها را از بين برديم و بعداً براي گمراه کردن ماموران و خانواده‌هايمان اقدام به اعلام مفقود شدن او كرديم.

پس از پايان يافتن صحبت‌هاي هاشم ماموران به محل دفن جسد رفته و پس از کشف، جسد را به پزشکي قانوني منتقل کردند و سپس با تاييد صحبت‌هاي هاشم توسط سارا، اين پرونده بسته شد و هر دو متهم روانه زندان شدند.

[m@ede]

شما باید هر چه زودتر این رابطه رو تموم کنید این دیگه چه رابطه ایه؟؟؟؟؟

[مـــهربـــون]

سلام.چه جوری میتونم این تاپیکو حذف کنم؟؟؟؟؟

[TABASSOM1]

حذف نمیشه جونم...

[nard_121]

شما یه سری اخلاقیات که دوست داشتید همسر ایندتون داشته باشه به صورت نا خداگاه توی برادرشوهرتون دیدین به همین خاطر بهش علاقه مند وبعد سعی کردید اونو به طرف خودتون بکشونید، موفق هم شدید،

سوال اینجاست هدفتون چی بود؟ ازدواج بابرادر شوهر؟ امکان نداره یعنی خونواده شوهرت اجازه نمیده خودتم خوب میدونی،
اگه فقط در حد دوستی باشه که هم ابروریزی داره هم طلاق نامه ات رو به دست خودت امضا کردی . ادامه این رابطه فقط به.ضرر شماست.

ی کن واقعیتو قبول کنی شما اولین نفرنیستید اخرین نفرم نیستید، که بخوام سرزنشتون کنم ولی واسه همه اخرش یه جور تموم میشه با بی ابرویی.
امیدوارم تونسته باشم کمکت کنم.

عذر میخوام نه شما تنها بلکه همه بهتره به تاریخ تاپیک و حتی الامکان به حرفایی که قبل شما زده شده یه نگاه بندازین و بعد پاسخ بدین

[احمد یوسفی]

توبه کنید و دیگه دنبال این کار نرید ... میدونید در آینده نچندان دور به مشکلات روحی جدی با هم بر میخورید..

[ali502902700]

باسلام
از اونجائی که تاریخ موضوع گذشته ولی به جهت اینکه موارد مشابه وعبرت سایرین و مراجعه کنندگان به سایت وموضوع خواهد بود ؛ اظهار نظر بی فایده نخواهد بود

بنظر میرسه شرایط خیلی بغرنج وخطر ناکه دراین رابطه شوم زنی وجود داره که به هر دلیل شوهرشو به اندازه کافی دوست نداره و جذبه لازم برای اون فراهم نکرده ؛ احتمالا" توانائی جنسی لازم روهم نداره ویا حد اقل خانم نیاز بیشتری احساس میکنه ؛ سطح ایمان واعتقادات مذهبی کاملا" پائینه ؛ اصول تربیتی واعتقادی واصالت وپایبندی تعریف درست نداره ؛ فردی به نام برادر شوهر ؛ هر روز و هر لحظه در دسترسه ؛ شیطان قسم خورده هم آتیش بیار معرکس ؛ وشوهر که سر کار میره خسته است ؛ به دلیل اینکه خانواده در پیرامونند ؛ نمی تونه ناز همسر بخره ؛ و انرژی باقیمونده هم تا وقت خلوت ؛ با دیدن فیلم وسریال و..... حروم میشه و مهمتر اینکه از هیچی خبر نداره !! و گناه و مخفی کاری هم گناه رو برای مرتکبین لذت بخش کرده !!!

در چنین شرایطی هیچ اراده ای با سطح ایمانی موجود کار ساز نیست و تغییر محل زندگی هم فی نفسه مشگل گشا نیست چون مانع از رفت وآمد وقرار پنهانی نیست ؛ وقدر یقین روزی فرامیرسد که نیازهای برادر وبرادر شوهر با هم تلاقی پیدا کرده و باعث لو رفتن رابطه خواهد شد و هرچقدر هم تلاش کنند نمی توانند رابطه را مخفی نگه دارند چون خدا خودش گفته از هر مکر کننده ای مکارتر است واز این لحظه به بعد احتمال برادر کشی ؛ همسر کشی و دستگیری توسط عوامل انتظامی یحتمل خواهد بود . وباز باید فراموش نکرد که وسوسه کنندهء قوی به نام شیطان هم در ساز خود وبشدت میدمد !!
ودر خوشبینانه ترین حالت به طلاق وبعد از آن روسپی گری دختر ختم خواهد شد .
تنها چیزی که این زندگی را شاید نجات دهد توبه نصوح از طرف دختر است وتهدید برادر شوهر برای دورساختن او از خود وگرنه این گرداب با نابودی ورسوائی خاتمه خواهد یافت .
و برای اینکه لذت کارهای گذشته توسط شیطان یاد آوری نشود ؛ باید شوهر را تشویق به افزایش قوای جنسی نمود تا چیزی برای عرضه به برادر شوهر باقی نماند .

[fariba.m]

عزیزم نمیدونم چی بگو ولی خوب سنت هم کمه ولی میدونی اگه خدای نکرده همسرت از این ماجرا بویی ببره هم زندگی خودت خراب میشه هم زندگی برادر شوهر و ماردش اینا نکن خواهر من آخه این چه کاریه

[alirezaa]

دوست عزيز شما كه اينقدر ناراحت اين اتفاق هستي چرا از شوهرت درخواست نمي كني خونتونو عوض كنه وبه جاي ديگر برويد . شما فرض رو بر اين بزار اگه دخترت با شما اين كارو بكنه با چه رويي مي خواهي در عموم سر بلند كني .پس نصيحت من اينه اول توكل بر خدا كن وبه خودت قول بده ديگه اين رابطه رو ادامه نمي دي .دوم روزها خودت را در اينه ببين خودتو نصيحت كن اين عمل رو يكي از همكارام تعريف مي كرد همين باعث شد تا خانمه از رابطه اش متنفر بشه و كلا تموم شد .حالا شما سعي كن به شوهرت بيشتر برسي ووابسته بشي هنوز هم دير نشده در توبه خدا هميشه به روي بنده هاش بازه توبه كن . موفق باشي

[نیکی و.م]

خداوند برای هر عملی عکس العملی قرار داده که همون پاداش و کیفر هست
عکس العمل خداوند در قبال زن شوهرداری که زنا میکنه مجازات وحشتناک سنگسار هست
توبه کن تا خداوند هنوز در حال پرده پوشی اعمالت هست
چون با فهمیدن قضیه شوهرت میشکنه و ممکنه فقط طلاقت نده شاید دست به جنایتی بزنه که هیچکس این وسط دلش مال شما نسوزه و همه حق رو به شوهرتون بدن

[پریماه.]

لطفا تایپک قدیمی بالا نیارید

[ستاره ستاره]

سلام لطفا بدون جبهه گیری و سرزنش به منم کمک کنین
اولین باره دارم واسه کسی اینوتعریف,میکنم.مشکل منم مثل مشکله مهربونه با یسری تفاوت!!!!
من و همسرم به سختی و عشقولانه باهم ازدواج کردیم و هر روز که میگذره بیشتر از روز قبل دوسش دارم
برادرشوهرم از اوایل ازدواجمون چون خواهر نداره باهام خیلی دوست بود ولی این رابطه کم کم واسمون به یه رابطی حسی تبدیل شد,صدبار بهش گفتم اینکار درست نیست ولی هربار باحرفاش دلم میسوخت و باز به درد و دلاش گوش میکردم اینو بگم با اینکه خیلی موقعیتا پیش اومد ولی ماهیچ رابطه ج.ن.س.ی باهم نداشتیم.یعنی اون میخواست ولی من خداروشکر نگذاشتم
بعد اینهمه مدت حالا قرار شده نامزد کنه تاحالا از خدا همیشه همینومیخواستم ولی حالا انگار دارن جونمو میگیرن,مثل کسی که عزیزشو از دست داده دارم گریه میکنم کاش میشد هیچوقت نمیدیمش برادرشوهرم میگه توام که تالان شوهرداشتی من تحمل کردم توام از این به بعد زن منو تحمل کنو بزار رابطنونو ادامه بدیم البته من بهش گفتم نمیتونم ,خفن وابستشم با اینکه شمارشو بلاک کردم هرساعت نگا میکنم ببینم اس داده یا نه ,خیلی سختمه جلوخودمو بگیرم بهش اس. ندم تا الان ۱روز شده ولی بیشتر از این نمیتونم
چیکار کنم دیدمش حسی بهش نداشته باشم؟چیکار کنم که دیگه دلم نخواد بهش اس بدم؟؟؟تورو خدا کمکم کنین.

[امیر ق]

این اولین پستمه تو این سایت. عضو شدم که بگم من میدونم که فکر غیر منطقیه و همه دخترا اینجوری نیستن ولی من این تاپیک رو که خوندم میترسم ازدواج کنم
اخه شرایطم خیلی شبیه شوهر بدبخت این خانومه. یعنی خونمون یه آپارتمان 4 طبقه هستش که وقتی من و داداش کوچیکترم ازدواج کنیم تو این ساختمون با مامانم اینا باید زندگی کنیم. بعد من 23 سالمه داداشم 18 سالشه و خیلی بچه باحالیه بر خلاف من , خیلی اجتماعیه , شوخی میکنه و اخلاقاش جوریه که همه سریع عاشقش میشن.
دوست دخترمم که میخوام باهاش ازدواج کنم هم اولین باری که داداشم رو دید بعد نیم ساعت برداشت در گوشم گفت واای به چشم خواهری عاشق داداشت شدم
البته نمیدونم به شوخی گفت یا جدی ولی الان اینو خوندم میترسم و چیکار کنم؟

[fariba.m]

این اولین پستمه تو این سایت. عضو شدم که بگم من میدونم که فکر غیر منطقیه و همه دخترا اینجوری نیستن ولی من این تاپیک رو که خوندم میترسم ازدواج کنم
اخه شرایطم خیلی شبیه شوهر بدبخت این خانومه. یعنی خونمون یه آپارتمان 4 طبقه هستش که وقتی من و داداش کوچیکترم ازدواج کنیم تو این ساختمون با مامانم اینا باید زندگی کنیم. بعد من 23 سالمه داداشم 18 سالشه و خیلی بچه باحالیه بر خلاف من , خیلی اجتماعیه , شوخی میکنه و اخلاقاش جوریه که همه سریع عاشقش میشن.
دوست دخترمم که میخوام باهاش ازدواج کنم هم اولین باری که داداشم رو دید بعد نیم ساعت برداشت در گوشم گفت واای به چشم خواهری عاشق داداشت شدم
البته نمیدونم به شوخی گفت یا جدی ولی الان اینو خوندم میترسم و چیکار کنم؟

پسر خوب همه ادمها که مثل هم نمیشن خوب شما اول خوب سعی کن شناخت پیدا کنی بعد برو جلو